معرفی و بررسی ۷۵ گونه نمایشی

برآورد زمان مطالعه:‌ ۱۶ دقیقه

معرفی و بررسی ۷۵ گونه (ژانر) نمایشی
ترجمه و تالیف: مشهود محسنیان
منبع

هدف این مقاله توضیح دادن مواردی دربارهٔ واژهٔ ظاهرا آشنا و بسیار غریب «ژانر» (genre) است که می‌تواند در تفاسیر و تحقیق‌های ادبی و نمایشی بسیار مورد استفاده قرار گیرد. ژانرشناسی نوعی علم است که پیش از هر چیز در دنیای ادبیات، مورد استفاده قرار می‌گرفت و از آنجایی که رابطهٔ بسیار نزدیکی میان دنیای ادبیات و سینما و تئاتر وجود دارد، به این مدیوم‌های نمایشی نیز راه پیدا کرده است. نمایشنامه خودشکلی از ادبیات است. یک نمایشنامه، اثری است مستقل که حتی اگر به اجرا هم نرسد، می‌تواند از دیدگاه خواننده، مورد بررسی قرار گیرد و مخاطب خود را پیدا کند. به همین دلیل است که وجود ژانرشناسی در تئاتر و نمایشنامه‌نویسی به سادگی قابل توجیه است.

می‌دانیم که دسته‌بندی آثار هنری به اشکال گوناگون می‌تواند در طبقه‌بندی آنها و شناخت و درک بهترشان موثر باشد. این مقاله در جایی اهمیت بیشتری پیدا می‌کند که بدانیم در کشور ما مسالهٔ ژانرشناسی، چندان مورد توجه نویسندگان، منتقدان و محققان قرار نگرفته است و تقسیم‌بندی‌های تئاتری به خصوص در گسترهٔ نمایشنامه‌نویسی تنها محدود به کتب و رساله‌های بسیار قدیمی و بخش‌بندی‌های خاصی می‌شود که در دوران گذشتهٔ تاریخ هنر انجام گرفته‌اند و مشکل اصلی اینجاست که بسیاری از آثار هنری امروز در این تقسیم‌بندی‌های قدیمی به درستی جای نمی‌گیرند.

مشخص‌ترین تقسیم‌بندی‌ای که در اکثر کتب موجود (ترجمه یا تالیف) به آن اشاره شده است، بخش‌بندی هنر تئاتر در دسته‌های تراژدی، کمدی، تراژدی کمدی و ملودرام است. اگر چه این تعداد، کم و بیش در دوران باستانی تئاتر می‌توانستند جوابگوی اکثر آثار نمایشی باشند، در دنیای امروز و با توجه به پیشرفت‌های تکنیکی، ساختاری و حتی تنوع اندیشهٔ بشر و نوع نگاهش به جهان، کافی به نظر نمی‌رسند.

این مقاله بسیاری از ژانرهای شناخته شده در دنیای ادبیات نمایشی را در برخواهد گرفت. نکاتی که براساس وجه تمایز این ژانرها طبقه‌بندی شده‌اند، می‌توانند به افراد برای آشنایی با یک نمایشنامه، اجرا یا نقد آن کمک فراوانی کنند. این راهنما می‌تواند در انجام تحقیقات و حتی پایان‌نامه‌های دانشگاهی مورد استفاده قرارگیرد. طبقه‌بندی آثار نویسندگان بزرگ جهان، شناخت ساختار آنها، توجه به موضوعات مورد بحث در نمایشنامه‌های گوناگون و… از جمله مواردی هستند که با استفاده از این راهنما ساده‌تر صورت می‌گیرند.

ژانرشناسی تئاتر براساس دو وجه مهم موضوعی و ساختاری انجام می‌شود. از آنجایی که هر نمایشنامه به اندیشهٔ نویسنده و تمی که در آن جاری است، وابسته است و ساختار تکنیکی نیز به آشکار شدن همین موضوع و تم کمک می‌کند، ژانرشناسی نیز باید با توجه به این موارد مهم و اساسی انجام گیرد. پیش از هر چیز کلمهٔ خاصی که در بردارندهٔ نام هر ژانر است، توجه ما را به سوی موضوع یا محتوای نمایش و همچنین شکل ظاهری آن جلب می‌کند. این مساله، درست مشابه ژانرشناسی سینما صورت می‌گیرد. با این تفاوت که در تئاتر، کلام بیش از تصویر، نقش تعیین‌کننده دارد و البته امروزه ژانرهایی پدید آمده‌اند که کلام در آنها نقشی ندارد و هر حرکت، عاملی تعیین‌کننده است.

به طور سنتی، ژانرهای نمایشی را به دسته‌های تراژدی، کمدی، حماسی یا اپیک، غنایی و شبانی تقسیم‌بندی کرده‌اند. اما تقسیم‌بندی جدید بیش از هر چیز اذعان دارد که قبل از هر شخص دیگر، این نویسندهٔ اثر است که ژانر نوشتهٔ خود را می‌داند و تعیین می‌کند. بنابراین به طور قطع ژانرشناسی نیز مثل بسیاری از تقسیم‌بندی‌های هنری، نسبی است و جنبه‌های قطعی ندارد. مجموعهٔ آگاهی و دانش تماشاگر و هنرمند است که به صورت ساختارمند و در قالب آموزشی مطرح می‌شود و نوع یک اثر هنری را نزدیک به هدف نویسنده تعیین می‌کند.

شناخته شدن این تقسیم‌بندی‌ها در حوزهٔ نقد نیز بسیار موثر خواهد بود. اگر از این زاویه به موضوع بنگریم که هدف اصلی نقد در ابتدا آگاهی رساندن به مخاطب است، ژانرشناسی می‌تواند در شکل‌گیری سلیقهٔ تماشاگر و آگاهی‌رسانی، اثری مستقیم داشته باشد. زمانی که منتقد براساس جدول ژانرشناسی، یک نمایش را واجد شرایط ساختاری یا اندیشگی یک یا چند ژانر اعلام کند، این موضوع به مخاطب کمک می‌کند که در انتخاب خود با پشتوانه‌ای علمی عمل کند و پیشاپیش نسبت به آنچه اجرا می‌شود، از نوعی دانش برخوردار باشد.

در ضمن، تعیین ژانر در نقد اثر نمایشی، می‌تواند به مخاطب و حتی خود هنرمند در شناخت عرصه‌های اجرایی یا پس‌زمینه‌های ادبی اثر، حال و هوا و فضای آن و تجزیه و تحلیل ذهنی، کمک کند.

برخی از فواید آشنایی با ژانر به قرار زیر است:
۱ تنوع سلیقه نزد تماشاگر
۲ افزایش اشکال مختلف نمایشی و برتری سطح کیفی
۳ آشنایی با تئاتر روز جهان در کشورهای مختلف با توجه به فرهنگ ملل دنیا
۴ آشنایی با نویسندگان نوآور
۵ رهگشایی برای موضوعات و ساختارهای تازه و تفکری نو
۶ دسته‌بندی در کتب آموزشی، تسهیل آموزش و وجود الگوی شناخت
۷ استفادهٔ بهینه از امکانات موجود
۸ آشنایی بیشتر با مکتب‌ها، سبک‌ها و شیوه‌های اجرایی متفاوت و…

هنر نمایش، عنصری جدای از زندگی انسان نیست و مسلما کلی‌ترین بخش‌بندی زندگی انسان، شامل لحظات تراژیک کمدی و لحظاتی مرکب از هر دو است. نمایش در هر شکل و صورتی به این موارد تنه می‌زند و خنده، گریه یا مخلوطی از هر دو در آن نمود پیدا می‌کند. تقسیم‌بندی خاصی که مطرح می‌شود به معنای زیرپا گذاشتن اصول تراژدی و کمدی نیست، بلکه سعی دارد زیرمجموعه‌های آنها را تا حد امکان آشکار سازد.

کلمهٔ ژانر در ترجمهٔ لغوی نیز به سادگی به موارد مطرح شده در معنای ادبی هنری اشاره دارد. Genre در فرهنگ لغات به معنی نوع، قسم، طبقه، دسته، جنس، طریقه و… آمده است. طبقه‌بندی‌ای که در زیر می‌آید برگرفته از کتب و مقالات مختلفی است که هر کدام تعاریف و دسته‌بندی‌های متعددی را مطرح کرده‌اند. جمع‌آوری این تعاریف و در کنار هم قرار گرفتن آنها می‌تواند به فهرستی مناسب تبدیل شود که اکثر ساختارها و موضوعات نمایشی را در بر می‌گیرد. از تعریف دسته‌های اصلی شامل تراژدی، کمدی و تراژیکمدی به دلیل تکرار مکررات خودداری شده است.

ذکر چند نکتهٔ مهم دربارهٔ این مقاله ضروری است:
۱ تقسیم‌بندی‌های ذکر شده براساس اطلاعات و آمار و ساختارهایی انجام شده است که تا سال ۱۹۸۰ میلادی در دسترس بوده‌اند. بدیهی است که پس از گذشت سال‌ها و رسیدن به سال ۲۰۰۷ تعاریف بسیاری به این مجموعه اضافه شده و ژانرشناسی دچار تغییرات اساسی شده است. با توجه به رشد بی‌سابقهٔ دنیای رسانه‌ها و اطلاعات و تلفیق تکنولوژی با هنر نمایش، امروزه شاهد ژانرهای بسیار متنوع و تازه‌ای در این زمینه هستیم.
۲ هر اثر نمایشی می‌تواند چند ژانر را در بر گیرد. می‌توان ترکیبی از چند ژانر مختلف را برای توصیف و طبقه‌بندی یک نمایشنامه به کار گرفت. بنابراین مثال‌هایی که در این راهنما آمده است، قطعی نیستند و تنها نشان دهندهٔ خصیصهٔ بارز آن است. اصولا برای تعیین ژانر یک نمایشنامه یا اثر نمایشی باید از دو منظر موضوع و ساختار به اثر نگاه کرد و چنین است که یک نمایش یا نمایشنامه می‌تواند تلفیقی از ژانرهای مختلف باشد.
۳ برخی زیرمجموعه‌های فرعی از این راهنما حذف شده‌اند تا خواننده راحت‌تر بتواند تقسیم‌بندی ارایه شده را با نمایشنامه‌های موجود تطبیق دهد. تعاریف، کلی هستند و بیشتر، نظریات «هیو هولمن» را در برمی‌گیرند که ناگفته پیداست این نظریات قطعی و مکفی نیستند. شناخت ژانرهای مختلف هنر نمایش و گشودن راهی برای هر چه نزدیک‌تر شدن به ساختارهای بین‌المللی و تازه، هدف این نوشته است که امیدوارم به رغم خطا و لغزش‌ها، مورد استفاده قرار گیرد.
۴ برخی ساختارهای مطرح شده به دلیل اینکه در نمایشنامه به شکل مشخصی جای نمی‌گیرند و بیشتر با عناصر دیگر نمایشی چون کارگردانی، بازیگری، دکور، نور و… سر و کار دارند، فاقد مثال در بخش نمایشنامه هستند.

۱ اقتباس Adaptation
نویسندهٔ این گونه نمایشنامه‌ها از اثر دیگری به عنوان مبدا، برای نوشتن نمایشنامه استفاده می‌کند. اقتباس، شامل بخش‌ها و شیوه‌های گوناگونی است. تبدیل فیلمنامه، رمان، داستان و… به نمایشنامه نیز در این رده قرار می‌گیرد.
مثال: «فاسدان» نوشتهٔ «آملین گری» اقتباسی از «هنری چهارم» اثر «شکسپیر».

۲ انتزاعی Abstraction
نمایشنامه‌ای که کاملاً یا بخشی از آن غیرتجسمی است. به شکل ذاتی و ازلی اشیا و انسان می‌پردازد و ساختاری مفهومی دارد.
مثال: «بدیهه‌سازی اوهایو» نوشتهٔ «ساموئل بکت».

۳ انتقادی اجتماعی Problem Play
شکلی از نمایشنامه که بنای آن بر طرح موضوعات اجتماعی و نقد آن است. دیرینگی این گونهٔ نمایش به دوران یونان کهن می‌رسد.
مثال: «کمدی داوری» نوشتهٔ «مناندر».

۴ نمایش بورژوا Bourgeois Drama
در آخرین سال‌های سدهٔ هجدهم شکل گرفت. این شیوهٔ نوشتاری در برابر اصلی از کلاسیسم که نویسندگان را ناچار می‌کرد، قهرمانان را از اقشار بلند پایهٔ جامعه مثل پادشاهان، نجبا و… انتخاب کنند، طغیان کرد و قهرمان را از طبقهٔ متوسط برگزید. تاکید بر اخلاق اقشار میانه، زندگی با تقوا و پرهیزکاری بورژوازی از مواردی هستند که در این گونه نمایشنامه‌ها دیده می‌شوند.
مثال: «عید پاک» نوشتهٔ «یوهان آگوست استریندبرگ».

۵ تئاتر ابسورد Theatre of Absurd
نمایشنامه‌های اروپایی آمریکایی حاصل ناامیدی خرده بورژوازی پس از جنگ جهانی دوم. این نمایش‌ها به بیان هستی بی‌معنی و کوشش‌های بیهودهٔ انسان می‌پردازند.
مثال: «در انتظار گودو» نوشتهٔ «ساموئل بکت».

۶ پوچی Absurdity
استفاده از عناصر نهیلیستیک در عمق معنا و تم نمایشنامه. این‌گونه آثار، اغلب از عناصر کمدی با تمایل به نهیلیسم که وجود هرگونه پایه و اساس دانش و حقیقت را انکار می‌کنند، سود می‌جویند.
مثال: «بیایید مو بخوریم» نوشتهٔ «کارل لازلو».

۷ کمدی ابسورد Absurd Comedy
نمایشنامه‌ای که به وضوح، غیرواقعی و نامعقول به نظر می‌رسد و از این رو خنده‌دار است. عناصر کمدی و تفکر عقلانی در کنار بی‌قید و بندی ابسورد قرار می‌گیرد.
مثال: «چی گفتی و برای چی؟» نوشتهٔ «جیمز پال دی».

۸ کمدی بزرگسال Adult Comedy
برخوردی فکاهی و خنده‌آور با نبرد همیشگی و مسایل درگیرانهٔ میان جنس مذکر و مونث که گاهی به روابط خصوصی می‌پردازد و از حد و مرز خود فراتر می‌رود.
مثال: «هرزه» نوشتهٔ «تام گیلسپی».

۹ کمدی عجیب و غریب Bizarre Comedy
نمایشنامه‌ای که به شکل خیره‌کننده و غیرقابل تصور به مسایل کم اهمیت می‌پردازد و در عین سطحی بودن، سرگرم‌کننده است و مسایل مهم و جدی، مشکلات ژرف زندگی و اتفاقات عجیب را در این قالب و با استفاده از روشی هزل‌گرایانه و خودمانی مطرح می‌کند.
مثال: «فاسق» نوشتهٔ «هارولد پینتر».

۱۰ کمدی سیاه Black Comedy
نمایشنامه‌ای که به طور ذاتی کمدی است و عناصر آن را در بردارد، اما به مسایل جدی و عناصر تلخ و تاریک زندگی بیشتر اهمیت می‌دهد و لزوما پایان خوشی ندارد.
مثال: «نمایشی برای میکروب‌ها» نوشتهٔ «ایزریل هورو ویتز».

۱۱ مونولوگ کمدی Comedic Monologue
نمایشنامه‌ای تکنفره که کم و بیش دارای شوخی‌ها و رفتار و موقعیت و شخصیت کمیک است و پایانی غیرتراژیک دارد.
مثال: «خط مقدم» نوشتهٔ «وان نیگرو».

۱۲ کمدی دراما Comedy Drama
نوعی نمایشنامهٔ کمدی که در آن عناصر سبک و سنگین با یکدیگر تلفیق می‌شوند. ساختار آن بیشتر به کمدی نزدیک است، اما موارد جدی و خطیر هم در کنار شوخی و کمیک مطرح می‌شوند.
مثال: «پس از واقعیت» نوشتهٔ «جفری سوییت».

۱۳ کمدی قافیه و وزن Comedy in Rhyme and Rhythm
نمایشنامه‌ای خنده‌آور و مضحک با استفاده از موسیقی و اشعار سبک و ضعیف و خودمانی.
مثال: «خانم‌های گردگیر» نوشتهٔ «آرند هریتس».

۱۴ کمدی ساتیر Comedy Satire
نمایشنامه‌ای کمدی که از حماقت، زشتی، کندذهنی، نقص، عیب، فساد و… سواستفاده می‌کند و این خصایص را در انسان‌ها مورد تمسخر قرار می‌دهد.
مثال: «آرزوهای ممنوع» نوشتهٔ «سوزان گلاسپر».

۱۵ کمدی وسترن Comedy Western
نوعی کمدی که با مفاهیم کهنه و قدیمی غرب شوخی می‌کند. این کمدی ممکن است در فضای غرب وحشی یا فضایی مشابه فیلم‌های وسترن، رخ دهد.
مثال: «میدان‌های دوئل» نوشتهٔ «اریک فرگوسن».

۱۶ طرح کمیک Comic Sketch
نمایشنامه‌ای کوتاه و بی‌قاعده و غیررسمی با تاکید بر روی عدم تجانس. این اثر یک هجو ادبی است.
مثال: «آقای پا» نوشتهٔ «مایکل فراین».

۱۷ کمدی هجو Comic Skit
دارای خصوصیات کمدی با تکیه بر هجو کلامی و موقعیت و مسخرگی که کوتاه و بی‌قاعده است.
مثال: «مردی روی لبه» نوشتهٔ «رندی گلوین».

۱۸ کمدی پیش پرده Curtain – Raiser Comedy
کمدی کوتاهی که برای اجرا پیش از برنامهٔ اصلی در نظر گرفته می‌شود و به صورتی است که به معرفی مفهوم مهم نمایش اصلی می‌پردازد.
مثال: «آقای شادی» نوشتهٔ «دیوید ممت».

۱۹ کمدی تیره Dark Comedy
در اصل و ذات، کمدی است، اما مسایل نه چندان زیبا و اندوه بار و خشن را مطرح می‌کند.
مثال: «سکوت بانو آن» نوشتهٔ «جولز تاسکا».

۲۰ کمدی فانتزی Fantasy-Comedy
نمایشنامه‌ای که براساس عناصر کمیک، شخصیت‌سازی شده و در فضای آزاد و بی‌قید و بند خیال و وهم اتفاق می‌افتد. این کمدی را کمدی تخیلی نیز گفته‌اند. افراط و زیاده‌روی در عمل و بی‌قانونی از دیگر خصوصیات آن است.
مثال: «راهی به بهشت» نوشتهٔ «داگلاس پارک هرست».

۲۱ کمدی موزیکال Musical Comedy
نمایشنامه‌ای خنده‌آور که کاملاً به شکل آهنگین اجرا می‌شود و شعر و موسیقی در آن نقش اساسی دارند.
مثال: «شکار اسنارک» نوشتهٔ «یوجین جکسن».

۲۲ کمدی رمانتیک Romantic Comedy
نوعی نمایشنامهٔ کمدی که موضوع اصلی آن عشق میان زن و مرد است. عناصر کمدی و احساسی در این‌گونه نمایشنامه‌ها در هم می‌آمیزند.
مثال: The New Quixote نوشتهٔ «مایکل فرین».

۲۳ کمدی ساتیریک Satiric Comedy
تلفیقی از ساتیر و کمدی است.
مثال: «ملکه‌های فرانسه» نوشتهٔ «تورنتون وایلدر».

۲۴ کمدی احساساتی Sentimental Comedy
نمایشنامه‌ای بر پایهٔ احساسات رقیق و سبک و لحظات شوخی و کمیک.
مثال: The ۷۵ th نوشتهٔ «ایزریل هورو ویتز».

۲۵ کمدی بورژوا Bourgeois Comedy
دارای خصوصیات اصلی نمایشنامه‌های بورژوایی در کنار عناصر کمیک. همان شخصیت‌ها و وقایع نمایش‌های اقشار متوسط جامعه به زبانی کمیک در این نمایشنامه‌ها جان می‌گیرند.

۲۶ نمایش تمثیلی Allegory
نمایشنامه‌ای که افراد و اشیا و اتفاقات در آن دارای معانی و مفاهیم و ارزش دوگانه‌ای هستند و جز معنی اولیهٔ خود به معنای والاتر نیز اشاره دارند.
مثال: «Dansen» نوشتهٔ «برتولت برشت».

۲۷ آوانگارد Avant-Garde
نمایشنامه‌ای که قوانین و قواعد از پیش تعیین شده و عرف جامعه را زیرپا می‌گذارد.
مثال: «ترس‌های بچه‌گانه» نوشتهٔ «امانوئل پلوسو».

۲۸ صحنهٔ برهنه Bare – Stage
نمایشنامه‌ای بدون احتیاج به وسایل صحنه که اجرای آن می‌تواند بدون آکسسوار یا با حداقل امکانات صورت گیرد. گاهی به نام Open-Stage نیز شناخته می‌شود.
مثال: «خاطرات تدریجی» نوشتهٔ «بری لیتواک».

۲۹ طرح ساده Brief Sketch
یک هجو ادبی، بدون ساختار قانونمند، کوتاه.
مثال: «شب» نوشتهٔ «هارولد پینتر».

۳۰ اپرای خانگی Chamber Opera
اپرایی برای سالن تئاتر خانوادگی و یا افرادی خاص و محرم.
مثال: «اگنس» نوشتهٔ «مایکل جان لاچیوزا».

۳۱ اپرا Opera
نمایش منظومی که به شکل موسیقی در آمده باشد و مکالمه در آن نباشد. کلمات به شعر هستند و با آواز خوانده می‌شوند. موسیقی، آن را همراهی می‌کند و گاهی رقص هم در آن دخیل است. ترکیبی از هنرهای موسیقی، نور، آواز، رقص و… که به صورتی مجلل و پرزرق و برق است.

۳۲ اپرت Operet
اپرای کوتاه و مسخره. شکلی از اپرای شادی‌آور سبک که موسیقی و آواز شاد، جای اصلی را در مجموعهٔ آن به خود اختصاص داده‌اند.

۳۳ نمایش تاریخی Historical Drama
نمایش تاریخی انگلیسی با چهل و چند سال دوران شکوفایی خود، یک پدیدهٔ و بی‌نظیر در تاریخ تئاتر است. وظیفهٔ آن نه تنها سرگرم کردن، بلکه ارایهٔ اطلاعات، تبلیغ، آشنا کردن با سیاست و فلسفه بود. این دراما جای واقعه‌نگاری، مطبوعات دوره‌ای، روزنامهٔ گویا و… را می‌گرفت. البته نمایش تاریخی به طور لزوم نباید نعل به نعل از روی تاریخ برداشت شده باشد بلکه تلفیق تاریخ و داستان‌پردازی نمایش در آن مطرح است.
مثال: «هنری چهارم» نوشتهٔ «ویلیام شکسپیر».

۳۴ نمایش خانگی Chamber play
نمایش یا نمایشنامه‌ای که برای اجرا در منزل یا مکانی خصوصی مهیا شده باشد.
مثال: «شنیدن» نوشتهٔ «ادوارد آلبی».

۳۵ کورئو پوئم Choreo poem
نمایشی توام با رقص که به صورت نظم نوشته شده باشد. این نوع نمایش به اپرا نزدیک است اما لزوما به آن شکل از موسیقی استفاده نمی‌کند و شعر و رقص، بیشتر به عنوان مکمل در کنار یکدیگر قرار دارند.
مثال: «از بامیه تا سبزیجات» نوشتهٔ Ntozake Shange

۳۶ Craft Cycle
نمایشنامه‌ای قرون وسطایی و براساس کتاب مقدس، محصول صنف بازرگانان و پیشه‌وران انگلستان و اسکاتلند.
مثال: «هبوط لوسیفر» از کتاب N. Towne Plays

۳۷ دراما Drama
نمایشنامه‌ای جدی که دربارهٔ موضوعات مهم و اساسی بشری صحبت می‌کند و می‌تواند با تراژدی یا کمدی و یا دیگر ژانرهای نمایشی تلفیق شود.
مثال: «کاسپر» نوشتهٔ «پیتر هاندکه».

۳۸ مونولوگ دراماتیک Dramatic Monologue
نمایشنامه‌ای جدی و تک نفره که معمولا و نه به طور لزوم، کوتاه است. گاه این اصطلاح به بخشی از نمایشنامه‌ها نیز اطلاق می‌شود.
مثال: «کابوس ساعت‌ها» نوشتهٔ «وان نیگرو».

۳۹ خوانش دراماتیک Dramatic Reading
اجرا و خواندن موارد و نوشته‌هایی غیر از یک نمایشنامه، روی صحنه است. قراردادن تئوری‌های فیزیک به جای سطور نمایشنامه و اجرای آن در همین دسته‌بندی قرار می‌گیرد که «آن بوگارت» این کار را انجام داده است.
مثال: «لحظات مهم سخنرانی در آمریکا» نوشتهٔ «ول چیتهم».

۴۰ نمایش دو نفره Duo Logue
نمایشنامه‌ای برای دو نفر فارغ از ساختار یا شکل آن.
مثال: «فلفل و شن» نوشتهٔ «املین ویلیامز».

۴۱ نمایش فانتزی Fantasy Drama
نمایشنامه‌ای که براساس عناصر دراما شخصیت‌سازی شده، ولی در فضایی تخیلی و بی‌قاعده اتفاق می‌افتد.
مثال: «گفتگوهایی با بانوی اسپانیایی» نوشتهٔ «رابرت شنکان».

۴۲ فارس Farce
نمایش خنده‌آوری که در آن طرح و کنش و موضوع بر شخصیت و مفهوم، تسلط دارند.
مثال: «سازگاری» نوشتهٔ «آلبرت برمل».

۴۳ فارس ملودراما Farce – Melodrama
تعریف فارس به علاوهٔ گزاف‌گویی و اغراق تئاتریکال، شخصیت‌پردازی سطحی با برتری طرح و کنش فیزیکی و….
مثال: «معمای غیرقابل حل بانکداران» نوشتهٔ «کلیوهابولد».

۴۴ مونولوگ نیم ساعته Half – Hour Monolgue
نمایشنامه‌ای تک نفره در حدود نیم ساعت.
مثال: «تراشه‌ای در شکر» نوشتهٔ «آلن بنت».

۴۵ ماسک Masque
نمایش سرگرمی‌ساز، مجازی و تمثیلی که در قرون ۱۶ و ۱۷ طرفدار داشت و هنوز هم هر ازگاه روی صحنه می‌رود. این گونهٔ نمایشی می‌تواند به اشکال کمدی یا تراژدی و… درآید. با این تفاوت که ماسک بر چهرهٔ بازیگران از عناصر اصلی نمایش است.
مثال: «متل» نوشتهٔ «ژان کلود ون ایتالی».

۴۶ ملودراما Melodrama
پیدایی این شکل دراماتیک با ظهور ذوق و علاقهٔ مردم به مناظر طبیعی اتفاق افتاد. نگارگری مناظر طبیعی به تدریج گسترش می‌یابد و تاثیر قابل ملاحظه‌ای بر تزیینات صحنه‌ای می‌گذارد. این نمایشنامه‌ها دارای عناصر افراطی یا اغراق شدهٔ تئاتریکال، شخصیت‌پردازی‌های سطحی و احاطه و تسلط طرح و کنش فیزیکی هستند. در قدیم این اصطلاح به نمایشی اطلاق می‌شده که با ساز همراه بوده است. ولی امروزه به نمایشی گفته می‌شود که مخصوص عوام نوشته شده و جنبهٔ احساسی شدیدش بر جنبهٔ ادبی آن غلبه دارد.
مثال: «بی‌روح» نوشتهٔ «ری برادبری».

۴۷ میم Mime
نمایش بدون کلام. در میان یونانیان و رومیان قدیم به نمایشی گفته می‌شد که در آن مولف، اخلاق و عادات مصطلح را تقلید می‌کرد و در نمایش او اشخاص و حوادث حقیقی به‌طور مسخره عرضه می‌شدند. اما امروزه به نمایشی گفته می‌شود که هنرپیشه با حرکات دست و صورت و بدن، احساسات و عواطف درونی یا حوادث را بیان کند.
مثال: «حرکت بدون کلام» نوشتهٔ «ساموئل بکت».

۴۸ مونودراما Monodrama
نمایشنامه‌ای برای یک بازیگر که ممکن است چند شخصیت هم در آن وجود داشته باشد.
مثال: «یک شخص» نوشتهٔ «رابرت پتریک».

۴۹ نمایش اخلاقی Morality play
نمایشنامه‌ای که شامل شخصیت‌های تمثیلی است و به نمایش‌های انتزاعی نیز نزدیک است. این گونه در قرون ۱۵ و ۱۶ میلادی محبوبیت داشت. اما امروزه نیز در ارتباطات مدرن میان نمایشنامه‌نویس و تماشاگر به کار گرفته می‌شود.
مثال: «سحر خواهد آمد» نوشتهٔ «دیوید و این استاک».

۵۰ تئاتر مولتی مدیا Multimedia Theatre
ترکیبی از اشکال مختلف هنری که به صورت زنده روی صحنه اجرا می‌شوند. موسیقی، هنرهای تصویری فیلم و ویدیو و….
مثال: Canada Ending And Other Wars of ۱۸۱۲

۵۱ راز Mystery
این واژه در ادبیات نمایشی به دو شکل متفاوت استفاده شده است. ۱ نوعی نمایشنامهٔ قرون وسطایی دربارهٔ تمامی وقایعی که بر مسیح و مریم مقدس گذشت. ۲ تاکید روی وقایع بدون توجیه، ناشناخته، مرموز و مخفیانه که در پایان همراه با یک آشکارسازی و نتیجه‌گیری کلی است.
مثال برای نمونهٔ دوم: «دوبطری چاشنی» نوشتهٔ «لرو دانزنی».

۵۲ ملودرامای رازآمیز Mystery Melodrama
تلفیقی از ملودراما در کنار تئاتر راز از نوع دوم.
مثال: «موش‌ها» نوشتهٔ «آگاتا کریستی».

۵۳ نمایش مصیب Passion play
نمایشی از زندگی و مصلوب شدن عیسی مسیح.

۵۴ نمایش آوا و کوبش Piece for Voice and Percussion
نمایشی وابسته به آواهای رسا و کوبش سازها که بیشتر به شکل آیینی نمایش نزدیک است و صدا در آن نقش اصلی را ایفا می‌کند.
مثال: «زبان‌ها» نوشتهٔ «سم شپارد جوزف چایکین».

۵۵ نمایش توام با موسیقی Play with Music
نمایشی وابسته و مرکب با موسیقی.
مثال: «بیرون خانهٔ پدری ما» نوشتهٔ «پائولاوگنر جک هافسیس ایو مریام».

۵۶ نمایشنامه رادیویی Radio Play
نمایشنامه‌ای برای شنیدن و تصور کردن. استفاده از عنصر تخیل و صداسازی برای ایجاد فضای نمایشی. افکت، موسیقی و دیالوگ از مهم‌ترین عناصر آن هستند.
مثال: «سه موش کور» نوشتهٔ «آگاتا کریستی».

۵۷ جنگ نمایشی Revue
موقعیتی دراماتیک یا کمدی کوتاه که به صورت بخشی مجزا در یک برنامه اجرا می‌شود. گاهی اوقات به اصطلاح Black out از آن نام برده می‌شود.
مثال: «داوطلب» نوشتهٔ «هارولد پینتر».

۵۸ رومنس Romance
نمایشنامه‌ای که موضوع اصلی آن عشق است و ماجراجویی در آن وجود دارد.
مثال: Still-love نوشتهٔ «رابرت پتریک».

۵۹ فارس رمانتیک Romantic Farce
نوعی نمایشنامهٔ کمدی که تلفیقی است از موقعیت‌های هجوآمیز خنده‌آور و مسایل احساسی و عاشقانه.
مثال: «تقلید ادبی» نوشتهٔ «نیک هال».

۶۰ ساتیر Satire
نمایشنامه‌ای که حماقت‌ها، کند ذهنی‌ها، فساد و گناه و… را به تمسخر می‌گیرد.
مثال: «اگر مردها مثل زن‌ها ورق بازی می‌کردند» نوشتهٔ «جورج. اس. کافمن».

۶۱ فانتزی ساتیریک Satiric Fantasy
نمایشنامه‌ای غیرواقعی و تخیلی که شامل خصوصات ساتیر در مکان و زمان غیرواقعی به همراه شخصیت‌های تخیلی می‌شود.
مثال: «متل» نوشتهٔ «ژان کلود ون‌ایتالی».

۶۲ نمایش علمی تخیلی Science Fiction play
نمایشنامه‌ای پیش‌بینانه که انسان در آن از علم استفاده می‌کند. پیشرفت‌های علمی اکتشافات، اختراعات و… از مواردی هستند که در این آثار مطرح می‌شوند و حتی ممکن است مانند آثار ژول ورن پیش‌بینی‌های علمی نیز در آن صورت گیرد.
مثال: Camera Obscura نوشتهٔ «رابرت پتریک».

۶۳ نمایشنامهٔ صوتی بصری کوتاه Short Audio and Visual Piece
نمایشنامه‌ای کوتاه وابسته به قدرت و امکانات صوتی و بصری با تجربه‌ای در مینی‌مالیسم.
مثال: «نفس» نوشتهٔ «ساموئل بکت».

۶۴ درام تعلیقی Suspense Drama
نمایشنامه‌ای که تمرکز آن روی مسایل توجیه‌ناپذیر است و عوامل رمز و راز در آن دخیل هستند. معمولا یک آشکارسازی در پایان آن وجود دارد و ایجاد اضطراب و ترس در تماشاگر از خصوصیات اصلی آن است.
مثال: «دفتر خاطرات» نوشتهٔ «مارشا آن شنک».

۶۵ نمایشنامهٔ سمبولیک Symbolical play
نمایشنامه‌ای نمادین و کنایه‌ای که عناصر آن قابل بسط و گسترش به نمونه‌های واقعی هستند.
مثال: «کسی از آسیسی» نوشتهٔ «تورنتون وایلدر».

۶۶ نمایش شعری Theatre Poems
انتخاب‌های جداگانهٔ اشعار و در کنار هم قراردادن آنها در یک قالب تئاتری.
مثال: Savage love نوشتهٔ «سم شپارد جوزف چایکین».

۶۷ تریلر (هیجان‌انگیز) Thriller
نمایشنامه‌ای که وابسته به غافلگیری‌های طرح و پیچش‌های داستانی است.
مثال: «ده سیاهپوست کوچولو» نوشتهٔ «آگاتا کریستی».

۶۸ کارآگاهی معمایی Detective and Mystery
نمایشنامه‌ای که در آن شخصیت کارآگاه به عنوان شخصیت محوری حضور دارد و معمولا با یک معما (قتل) رو به رو می‌شود و مرحله به مرحله به حل معما نزدیک می‌شود.
مثال: اکثر نمایشنامه‌های آگاتا کریستی.

۶۹ جنگ War
نمایشنامه‌ای که موضوع اصلی آن حول محور جنگ و اتفاقات آن یا تبعات پس از آن می‌گردد.
مثال: «در منطقهٔ جنگی» نوشتهٔ «یوجین اونیل».

۷۰ نمایش مستند Documentary Drama
آغاز آن از دههٔ ۶۰ و در آلمان غربی بود و ویژگی آن نشان دادن رویدادهای واقعی بر صحنه که بنای آنها پرسش‌های اخلاقی، گناه و مسوولیت در کارهای عمومی بوده است.

۷۱ تئاتر تجربی Experimental Drama

۷۲ تئاتر مدرن Modern Drama
جنبش بازساخت نمایش در اروپا که در ربع آخر قرن نوزدهم شروع شد و انگیزهٔ اصلی آن واقع‌گرایی بود.

۷۳ تئاتر اپیک Epic Theatre
برتولت برشت (۱۹۵۶۱۸۹۸) تمهیدهای مربوط به طرح نمایش سنتی را که برساختار ارسطویی استوار است، با بیگانه‌سازی (فاصله‌گذاری) عوض کرد. او داوری عقلانی و بدون دخالت احساس را در نمایشنامه‌ها و شکل اجرایی خود مدنظر داشت.
مثال: «ننه دلاور و فرزندانش» نوشتهٔ «برتولت برشت».

۷۴ نمایش ساکن Static Drama
کوششی است برای دوری از جنب و جوش در شخصیت‌پردازی سدهٔ نوزدهم. هدف، نشان دادن جوهر فعالیت‌های غم‌انگیز، رازآمیز و پنهان روح بود.

۷۵ نمایش سیاسی Political Drama
بر موضوعات سیاسی روز تکیه دارد، دارای تاریخ مصرف است و دارای دیالوگ‌های شعارگونه و اید‌ئولوژیک و… است.
مثال: «ترس و نکبت رایش سوم» نوشتهٔ «برتولت برشت».


منابع
[۱] دفترچه ادبیات، نوشتهٔ سی. هیو هولمن C. Hugh Holman، چاپ چهارم، انتشارات آموزشی Bobbs-Merrill، ایندیانا پلیس، آمریکا، ۱۹۸۰.
[۲] راهنمای نگارش نمایشنامهٔ تک پرده‌ای، نوشتهٔ لوییس هینفورد، (Lewis. W. Heniford).
[۳] دایره‌المعارف پلییاد، جلد اول و دوم، نوشتهٔ آندره شافنر و دیگران، ترجمهٔ نادعلی همدانی، صفیه روحی، آزاده مستعان، انتشارات نمایش، تهران، ۱۳۸۳.
[۴] فرهنگوارهٔ داستان و نمایش، دکتر ابوالقاسم رادفر، انتشارات اطلاعات، تهران، ۱۳۶۶.
[۵] کتاب نمایش، خسرو شهریاری، دفتر اول، انتشارات امیرکبیر، چاپ اول، تهران، ۱۳۶۵.
[۶] فرهنگ لغات انگلیسی به فارسی آریانپور، عباس و منوچهر آریانپور کاشانی، امیرکبیر، نوبت بیست و دوم، تهران، ۱۳۸۰.
[۷] theatrelink.com.au
[۸] barnesandnoble.com
[۹] answers.com
[۱۰] rowman.com/Scarecrow
[۱۱] borders.com